این جانب حسین عبداللهی در تاریخ 10 / 7 / 1345 در روستای قره تپه از توابع شهرستان ماکو استان آذربایجان غربی چشم به جهان گشودم .تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاه خود، و دبیرستان را تا سوم نظری در شهر ماکو به اتمام رساندم . مدت دو سال در جبهه های حق علیه باطل در کنار یاوران خمینی کبیر (ره) به جهاد مشغول بودم و در این مدّت دو بار از چند ناحیه ی بدنم مجروح شدم و جانباز 40% هستم .پس از برقراری صلح در سال 1367 تحصیلات حوزوی را از مدرسه ولی عصر (عج) تبریز شروع کردم. 

زندگی نامه علمی حسین عبداللهی

اینجانب حسین عبداللهی در سال 1367 دروس مقدماتی حوزه را در مدرسه ولی‌عصر (عج) تبریز شروع نموده و در سال 1372 وارد حوزه علمیه قم شدم و با عنایت الهی دروس مقدمات و سطوح عالی تا پایان پایه ده را در مجموع به مدت شش سال با قبولی از امتحانات آن دروس به پایان رساندم. و دروس خارج فقه و اصول را با توجهات الهی در سال 1373 شروع کرده و از محضر حضرات آیات، فاضل لنکرانی، تبریزی، جوادی آملی و سبحانی بهره بردم، و یک دوره کامل اصول فقه را به پایان رساندم که در پایان درس خارج اصول فقه حضرت آیت الله سبحانی جزء دو یا سه نفری بودم که طبق پیشنهاد استاد در موضوعات: 1. کفایت کل غسل منصوص عن الوضوء 2. لزوم ذهاب الحمره الشرقیه و عدمه فی دخول وقت الصلاه المغرب 3. کیفیت تعلق خمس 4. حکم صلاه الفجر فی الیالی المقمره 5. حکم مواسعه و مضایقه در نماز واجب فوت شده، اجتهاد کرده و نظرات خود را به صورت مستدل از منابع استنباط نموده و با ذکر ادله آنها به صورت کتبی به محضر حضرت استاد ارائه کردم و مورد تشویق وی قرار گرفتم.

پس از این که یک دوره کامل درس خارج اصول فقه را به پایان رساندم در امتحانات خبرگان رهبری شرکت نموده و در امتحان کتبی آن با نمرات خوب قبول شدم که به عنوان مثال امتحان کتبی اجتهاد که توسط دو نفر از فقها اصلاح می شد یکی از آن بزرگان در امتحان کتبی اجتهاد برای بنده نمره 18 و نفر دیگر نفره 17 دادند.

تألیفات: 

1. کتاب علم نحو:

 این کتاب یک دوره کامل علم نحو در حدود 300 صفحه است که با رویکرد نقش و کاربرد علم نحو در علوم اسلام اسلامی تألیف شده لذا آن بخش از قواعد علم نحو که کاربرد زیاد در علوم اسلامی دارد پررنگ تر مطرح شده است و در سال 1381 به چاپ رسیده است.

2. رساله قاعده لاضرر و لا ضرار:

 این رساله هر چند به عنوان پایان نامه سطح 3 حوزه علمیه تألیف شده است ولی ما در اکثر موارد نظرات و دیدگاه فقها را مورد نقد قرار دادیم و برای نظریه جدید خودمان استدلال کردیم با این وجود اساتید داور (آقای رحمتی و آقای نیکونام) و استاد راهنما آقای کعبی که از مجتهدین هستند و موارد مذکور را دیدند و لکن ایراد و اشکال نگرفتند که این مسئله قدرت استدلال و استنباط بنده را نشان می دهد. 

3. رساله حجیت قول رجالی در موضوعات: 

این رساله به عنوان پایان نامه سطح چهار حوزه علمیه بوده که در آن علاوه بر این که نقد و بررسی ادله قائلین و منکرین حجیت قول رجالی به نحو احسن تبیین شده است لکن نو آوری و شاهکار این رساله یبان شواهد و قرائن و مستندات غیر قابل انکاری است که به خوبی این حقیقت را آشکار می نماید که علمای متقدم شیعه عموم روات احادیث را درقالب دو دسته و گروه می دانستند.

رواتی که اخبارشان معتبر و حجت بود (رواتی که در ردیف ثقات بودند)

رواتی که اخبارشان غیر معتبر بود (روات غیر ثقه)

نتیجه این که در تفکر ودیدگاه علمای متقدم از جمله شیخ طوسی در رابطه با وضعیت روات اینبوده است که آنها به غیر از رواتی که مورد طعن و تضعیف واقع شدند بقیه روات را داخل در روات ثقه می دانستند لذا در نظر آنها توثیق برخی روات در کتب رجالی جنبه تاکیدی داشته است و رواتثقه محدود به آنها نبوده است.

تحقیقات:

بالغ بر 12 سال است که در رابطه با کلیات و اصول علم رجال تحقیقاتی انجام داده ام که بالغ بر هزار صفحه است که در مراحل آمادگی است تا به صورت کتاب به عنوان تحول در علم رجال چاپ گردد.

لازم به ذکر است این کتاب به دنبال احیای تفکر رجالی و شیوه عملکرد علمای متقدم مانند شیخ طوسی، مفید و صدوق و ... در رابطه با تعیین اعتبار روایات می باشد مبنی بر این که علمای متقدم همه روات را در قالب دو گروه می دانستند: 1. رواتی که خبرشان معتبر است (روات ثقات) 2. رواتی که خبر و روایتشان غیر معتبر است.

نتیجه این که آنها روات مهمل را در ردیف ثقات می دانستند. در کتاب مذکور شواهد و قرائن بسیاری از اقوال و نحوه عملکرد علمای متقدم که بر این نظریه دلالت می کند جمع آوری کردیم؛ و در آخر به روشنی ثابت کردیم که شهاد عملی و تقریری علمای متقدم بر وثاقت رواتی که مورد طعن و تضعیف واقع نشده اند و بعضا اقوالی هم از آنها مانند شهادت شیخ مفید بر وثاقت چهار هزار راوی از اصحاب امام صادق دلالت می کند. 

تدریس:

حدود 3 سال است که در مدرسه جانبازان به تدریس علم رجال مشغول هستم.